فاطمه طزری، ۱۴۰۳
رابطه تعارض والد-فرزندی و کیفیت زندگی با میانجیگری افسردگی در دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه شهرستان سبزوار
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تعارض والد - فرزندی و کیفیت زندگی با میانجیگری افسردگی در دانشآموزان دورهی متوسطه دوم شهرستان سبزوار بود. روش پژوهش حاضر کاربردی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش کلیهی دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان سبزوار بود که ??? نفر بهصورت تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات این پژوهش از طریق پرسشنامههای تعارض والد - فرزندی CP، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و افسردگی بکII جمعآوری شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای آماری Spss26 و Amos24 انجام شد. نتایج نشان داد که بین تعارض والد - فرزندی و کیفیت زندگی (ضریب همبستگی پیرسون= 451/0- و سطح معناداری کمتر از 01/0) و با افسردگی (ضریب همبستگی پیرسون= 428/0 و سطح معناداری کمتر از 01/0) که میتوان گفت بین تعارض والد-فرزندی و کیفیت زندگی دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهرستان سبزوار بهصورت منفی و معکوس و همچنین با میانجیگری افسردگی رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. باتوجهبه نتایج پژوهش پیشنهاد میگردد، نظام آموزشی بر فرایندهای روانشناختی مهم همچون کیفیت زندگی و افسردگی دانشآموزان تأکید نموده و یکی از برنامههای اساسی نظام آموزشی باید افزایش آگاهی خانواده و نیز کاهش تعارضات بین والد - فرزند باشد.
کلیدواژهها:
تعارض والد-فرزندی، کیفیت زندگی، افسردگی
Thesis:
The relationship between parental conflict and the quality of life with the mediating role of depression in female high school students in Sabzevar city
The present study aimed to investigate the relationship between parent-child conflict and quality of life, mediated by depression among high school female students in Sabzevar. The research method was applied and correlational. The statistical population of this study consisted of all female high school students in Sabzevar, from which 180 individuals were randomly selected. Data for this study was collected using the Conflict Parent-Child (CP) questionnaire, the World Health Organization Quality of Life questionnaire, and the Beck Depression Inventory II. Data analysis was performed using SPSS 26 and Amos 24 statistical software. The results showed that there was a significant relationship between parent-child conflict and quality of life (Pearson correlation coefficient = -0.451, p < 0.01) and depression (Pearson correlation coefficient = 0.428, p < 0.01). It can be said that there is a negative and inverse relationship between parent-child conflict and the quality of life of female high school students in Sabzevar, and there is a positive and direct relationship between parent-child conflict and depression as a mediator. Based on the research results, it is suggested that the educational system should emphasize important psychological processes such as quality of life and depression in students. One of the basic programs of the educational system should be to increase family awareness and reduce conflicts between parents and children.
Keywords:
parent-child conflict, quality of life, depression