پایاننامهی کارشناسی ارشد: میثم لایق، ۱۳۹۸
دانش مالی مدیرعامل، مدیریت سود و محافظهکاری شرکتها
مدیران اغلب به منظور گمراه ساختن سهامداران نسبت به عملکرد اقتصادی واقعی شرکت، سود را مدیریت می کنند. بنابراین جای تعجب ندارد که ذینفعان مختلف شرکت، مدیریت سود را نامطلوب می دانند و تلاش می کنند تا اختیارات و اعمال نظر مدیران را از طریق تشدید نظارت بر آنان کاهش دهند. در همین رابطه، سهامداران محافظه کاری را به عنوان یک ابزار نظارتی و حاکمیت شرکتی تلقی می کنند که مدیریت سود را محدود می سازد؛ از طرفی با توجه به اینکه تجربه و دانش قبلی مدیران، تصمیمات شرکت را تحت تأثیر قرار میدهد در این پژوهش رابطه بین دانش مالی مدیرعامل، مدیریت سود و محافظهکاری شرکتها در نمونه ای متشکل از 166 شرکت شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1392 تا 1396 مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق برای اندازه گیری مدیریت سود از مدل مک نیکولز (2002) و برای اندازه گیری محافظه کاری از مدل خان و واتس (2005) استفاده شده است. یافتههای پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون نشان داد که دانش مالی مدیر عامل تاثیر مستقیم و معناداری بر مدیریت سود داشته است ولی تاثیر دانش مالی مدیر عامل بر محافظه کاری معنادار نمی باشد. علامت مستقیم در رابطه بین داشتن دانش مالی مدیر عامل و مدیریت سود به منزله آن است که داشتن دانش مالی مدیر عامل از دستکاری در گزارشگری مالی شرکت ها در جهت افزایش سود شخصی جلوگیری می نماید و مدیران دارای دانش مالی به این موضوع تن نخواهند داد.
کلیدواژهها:
دانش مالی مدیرعامل، مدیریت سود، محافظهکاری، اقلام تعهدی
M.A. Thesis:
CEOs’ Financial Knowledge, Earnings Management and Conservatism
Managers often manage profits to mislead shareholders about the true economic performance of the company. It is therefore not surprising that different stakeholders of the company consider profit management to be undesirable and try to reduce the authority and authority of managers by intensifying their supervision. In this regard, shareholders view conservatism as a supervisory and corporate governance tool that limits earnings management; on the other hand, since managers' prior experience and knowledge influence firm decisions, in this research relationship The relationship between CEO financial knowledge, earnings management and corporate conservatism in a sample of 166 companies listed on the Tehran Stock Exchange during 2014 to 2018 was evaluated. In this study, we used the McNichles (2002) model to measure earnings management, and the Khan and Watts (2005) model to measure conservatism. The results of regression analysis showed that CEO financial knowledge had a direct and significant effect on earnings management but the effect of CEO financial knowledge on conservatism was not significant. A direct sign of the relationship between CEO's financial knowledge and earnings management is that having CEO's financial knowledge avoids manipulating corporate financial reporting to increase personal profits and managers with financial knowledge will not agree
Keywords:
Chife executive officer Financial Knowledge, Earning Management and Conservatism, Accruals.